نوای عزا
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۸۹۷۲۸
فرقی نمیکند «عاشیق» آذربایجان باشی و با زخمههای «قوپوز» از سوگ بخوانی، یا جایی حوالی دامنه زاگرس، سرنا و دهل را در آیین «چمر» بنوازی؛ یا خراسانی باشی و با نوای کمانچه، مراثی سر بدهی و «ارمون» بخوانی؛ چه در شمالیترین نقطه این خاک باشی و دل به آیین «للهوا» و سوزِ نوای نی بدهی و چه در جنوبیترین نقطه این خاک در «یزله»های پرشور خوزستان سوگواری کنی؛ این سوگ مقدس ریشه در تاریخی دارد که نه تنها پیکرکهای یافت شده در خاک این سرزمین شاهد آن هستند، که سینه به سینه و نسل به نسل در تمام نواحی ایران چنان گنجینهای گرانبها حفظ شده و به ما رسیده است؛ گنجینهای از آیینهای باشکوه که در دلِ موسیقی مذهبی ایران، جای گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«هوشنگ جاوید» یکی از دغدغهمندان موسیقی آیینی در نواحی ایران است که سالهاست در این زمینه پژوهش کرده و آثار فاخری دارد. با او درباره «موسیقی محرم در نواحی ایران» گفتوگو کردهایم.
آیینهای عزا در ایران، به چه تعداد میرسد؟
طبق پژوهشهای من در ایران نزدیک به 172 آیین داریم که همه اینها با حرکت و موسیقی همراه است. از «چاووش ِعزا»، «تکیهبندی»، «علمبندی»، «علمگردانی» شروع میشود تا «سقاخوانی»، «جریدهبرداری»، «زنجیرزنی»، «سینهزنی»، «قمهزنی»، مراسم «تشتگذاری» و «سخنوری عاشورایی» و... همچنین «نعتخوانی»، «منقبتخوانی»، «تعزیهخوانی»، «مداحی»، «پردهخوانی»، «شمایلخوانی»، «روضهخوانی»، «قطرهخوانی» و... از انواع هنرهای آیینی ایران هستند.
تفاوت این آیینها در اقوام و نواحی کشور، چگونه است؟
هم از لحاظ ملودی و هم به لحاظ اجرایی، آیینها از هم متفاوت میشوند. مجموعهای از تفاوتها هستند. مثلاً در یک قسمت خراسان وقتی میخواهند شور سینهزنی پیدا کنند، دو زانو مینشینند و به حالت نیمخیز با شور تمام شروع به سینهزنی میکنند. به صورت ریتمهای پشت سرهم که منقطع هم نمیشود، اما در جنوب ایران وقتی میخواهند سینهزنی کنند کمر هم را میگیرند و دایرهوار حلقه میزنند و سینهزنی می کنند که تعریف خاص خود را دارد. در همه جای ایران تفاوتهایی از این دست در آیینها وجود دارد. در استفاده از موسیقی هم به همین شکل است، این تفاوت را در ملودی و اجراها میبینیم.
مثلاً در سیستان بلوچستان به این نوع آوازهای مذهبی «ذکرهای صاحبی» گفته میشود. ائمه را صاحب خود میدانند؛ تعبیری از آنچه ما از آن به عنوان «ولی» یاد میکنیم. در مناطق زاگرس در اقوام کرد و لر و بختیاری مقامهایی که برای سوگ اجتماعی دارند به نام «چمر» یا «راو» که در مرثیه محرم هم از آن استفاده میکنند. در فارس، در زرقان از نغمگیهای بومی استفاده میشود؛ چه در ستایشگری و چه در شبیهخوانی؛ مثلاً «تنگستانی» اجرا میکنند یا «بیدگونی» و نوحهگری خاص خود را انجام میدهند.
زنان در این آیینهای عزا، چه جایگاهی دارند؟
آیین گهواره علی اصغر(ع) مربوط به زنان است. از بوشهر تا خراسان همه زنان ایرانی آیین گهواره گردانی را انجام میدهند. لالاییهایی که خوانده میشود، ویژه خود زنان است. حتی سینهزنی خاص زنان داریم. در اقوام عرب و لر و بختیاری، زنها سینهزنی میکنند و نوحههای خاص خود را دارند.
در زنان ترکمن، سوگواریها متفاوت است؛ آنها شیونهای خاص خود را دارند. در کردها زنانِ شیونخوانی داشتیم که چند نفری میشدند. در کرمانشاه یکی از معروفترین زنان که آوازهای سوگ میخواند «کوکی بلوان» بود. کوکی از نام کوکب و بلوان از «لاواندن» یعنی به گریه یا شور انداختن زنان گرفته شده است. در میان زنان عرب هم به چنین افرادی «ملایه» یا «روضهخوان زن» گفته میشود که در خوزستان معروفترین آنها خانم «سعاده کعبی» بود. در خراسان به جای ملایه به زنان روضه خوان، «آتو» یا «آتون» گفته میشود.
در آیینهای موسیقایی عزا، آیین فراموششده هم داریم؟
بله. برخی آیینها به نظر می رسد به فراموشی سپرده شدهاند، مثلاً «ریزهخوانی».
ریزهخوانی، آیینی است که در خراسان پا گرفت و به بقیه نواحی نیز رفت. از زمانی که آل زباره به خراسان آمدند، این هنر هم شکل گرفت. یک ماه پیش از محرم تمام نوحهگرها جمع میشدند در مرکزیتی که مشخص شده بود. «نقیب النقبا» بالای مجلس مینشست و مداحان(ستایشگران) شروع به خواندن میکردند. اگر واژه ای را اشتباه تلفظ میکردند، اصلاح میشد و نغمگی را هم بررسی میکردند به این ترتیب که شعر مداح با نغمگی که انتخاب کرده، متناسب باشد. افراد، پشت سر هم می خواندند و نوبت به نوبت بدون وقفه این اصلاح انجام میشد و در نهایت این «نقیب الممالک» یا «نقیب النقبا» بود که مشخص میکرد چه کسی، کجا و چه بخواند. «ریزهخوانی» را در گذشته در محله جوانمرد تهران و حسینیه شوکتیه بیرجند داشتیم؛ اما در حال حاضر دیگر چنین آیینی اجرا نمیشود.
این فراموشی یا تغییرات در چه بخشهای دیگری رخ داده؟
در کشور ما نگاه جدی به مسئله پژوهش موسیقی مذهبی وجود ندارد. اغلب نمیدانند سوگواری و اجرای مرثیه با ساز چه تاریخی در کشور ما دارد. مرثیهخوانی در ایام محرم و صفر و وفات ائمه(ع) به هر دو شکل موسیقی سازی و آوازی اجرا میشده است؛ مثل عاشیقهای آذربایجان که در رثای امام حسین(ع) با ساز، می خوانند و دل هر شنونده ای را میبرند. یا در خراسان منطقه درگز دو هنرمند بزرگ داریم «حیدرعلی» و «شکرعلی»؛ «شکرعلی» در مراثیها خوانندگی میکند و «حیدرعلی» کمانچه مینوازد. اینکه این شیوه نواختن و آوازها چگونه نسل به نسل منتقل شده را هیچ کس بررسی نکرده است تا به چند جوان دیگر آموزش بدهند. درعوض جوانان ما را در پشت پرده مافیای موسیقی به استفاده از ادوات غربی و آنچه از آن به عنوان پاپ و جاز میشناسیم دعوت میکنند و این، به موسیقی مذهبی ما آسیب زده است.
مثلاً در گذشته ما در کشور «غزلخوانی مذهبی» داشتهایم که بخشی از آن در زورخانهها در گود صورت میگرفته است. زمانی که پهلوانان میخواستند ورزش را تمام کنند یا در ایام خاصی، غزلمرثیههایی در گذشته خوانده میشده که بی نظیر بوده است. در خراسان، مکتب غزلخوانی داشتیم. در اصفهان در این زمینه یک یا دو نفر بیشتر در قید حیات نیستند. در تهران هم تنها کسی که از قدیم مانده است، «حاج رضا کدخدا»است. آن غزلخوانی قدیمی که ملودی ایرانی و عربی داشت، از بین رفته است.
در حوزه مداحی یا به گفته شما «ستایشگری» چه تغییرات و اتفاقاتی افتاده است؟
شکلهای نوحهگری ما تغییر کرده است. ادبیات محاورهای سطح پایینی در دهه 70 به نوحه گری وارد شد. رسانه هیچ تصویری از نوحه گری های زیبا و آیین های سوگواری نشان نمی دهد. مثلاً آیین سقاخانی های عظیم کاشان را نشان نمی دهد که پهلو میزند به اپراهای اولیه و نشان می دهد ما آوازهای اولیه اپراگونه در ایران داشتیم؛ یا سمت جنوب، یزلههای زیبای خوزستانی ها را به تصویر نمیکشد. مثلاً در گذشته در موسیقی مذهبی دوصدایی خواندن را داشتیم. در انزلی «برادران سید»، در کاشان «برادران فردوس» و دو عزیز بزرگوار در اصفهان به نام «استاد حمیدی» و «مرحوم قوام» به این هنر زیبا مسلط بودند که این هنر نیز به دست فراموشی سپرده شده است.
ریشه این فراموشیها را در چه می بینید؟
پژوهش موسیقی مذهبی در کشور ما انجام نمیشود. این، وظیفه دستگاه فرهنگی است که از عاشورا تا عاشورا پیگیر مسائل موسیقی مذهبی در جامعه باشند. نسل جدید در نواحی ایران، آیینها را میشناسند اما اهمال دستگاه های فرهنگی و رسانه ما سبب شده مردم کشور از وجود این آیینها در سایر نقاط کشور محروم شوند. موسیقی عزا، موسیقی رهاشده است.
یکی دیگر از آسیبها این است که برخی ستایشگران روی موسیقیهای خارجی نوحه گذاشتند و خواندند و این مرز شکنی فاصله بین هنر ستایشگری ایران و خوانندگی اجتماعی را از بین برد و این اشتباه را خیلی ها دنبال کردند؛ یا از خوانندههای کوچهبازاری ترانهها و ملودیها گرفته شد و در مداحی همان را اجرا کردند. اشتباهاتی از این دست زیاد بوده است. از سال 1320 تا 1340 آهنگسازها، موسیقیهای شبیهخوانی و نوحهخوانی را گرفتند و روی آن ترانه ساختند، الان برعکس شده؛ در 20 سال اخیر نوحهگرها از ترانهها نوحه میسازند. در حالیکه در رسالات کهن ایران در باب موسیقی مذهبی، تعاریف کامل و دقیقی ارائه شده است.
تا وقتی دو مسئله «پژوهش موسیقی مذهبی» و «بررسیها و نظارتها» را حل نکنیم، مشکلی حل نخواهد شد و این روند رو به زوال و فراموشی ادامه پیدا میکند. 5 یا 6 سال دیگر شیوههای ستایشگری قدیم را میگردیم و پیدا نمیکنیم.
ملیحه جهانبخش
منبع: روزنامه قدسمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: هوشنگ جاوید موسیقی ایینی موسیقی مذهبی نواحی ایران خاص خود نوحه گری سینه زنی آیین ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۸۹۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است
دریافت 46 MB
خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صدوچهاردهمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «دلیران تنگستان» به آهنگسازی احمد پژمان و همراهی علی رهبری رفتیم که در آن روزگار توانست ارایه دهنده گونه ای از موسیقی متن و تیتراژی در سریال های تلویزیونی باشد که به واسطه توانمندی های احمد پژمان در حوزه آهنگسازی و همچنین همراهی هنرمند دارای اعتباری چون علی رهبری می تواند همچنان به عنوان یک کارگاه آموزشی در حوزه آهنگسازی مورد توجه هنرجویان و علاقه مندان این حوزه قرار گیرد. مسیری که با همراهی تعدادی از نوازندگان حرفه ای و بومی منطقه جنوب به نوعی ساختارشکنی کرده و توانست قدرت و خلاقیت یک آهنگساز مستقل و درجه یک چون احمد پژمان را به مخاطبان معرفی کند.
سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» مجموعه ای تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز است که طی سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ ساخته و اولین بار در سال ۱۳۵۳ پیش روی مخاطبان قرار گرفت و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در همان سال های اولیه انقلاب مجددا به نمایش درآمد. مسیری که بعد از پخش سری اول آن نزدیک به بیست مرتبه در سال های مختلف از شبکه های تلویزیون پخش و موجب شد تا این سریال از حیث مرتبه تکرار پخش آن نیز جزو رکورداران محسوب شود.
محور داستانی سریال هم متمرکز بر معرفی رییس علی دلواری یکی مفاخر ملی ایران در دفاع از خاک میهن است؛ آن زمان که انگلیس به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله کرد. در این مسیر شخصی به نام احمد تنگستانی از فعالان جنبش جنوب ایران در مقابل انگلیس به همراه ۳۰۰ نیروی دلاور، در قلعه ای ویران به دفاع از ایران می پردازند. البته در این مبارزه ۲ انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه می شوند و دولت انگلیس به خونخواهی از آن ها از آب و خشکی به جنوب کشورمان حمله می کند. در این اثنا رییس علی دلواری مردم دلوار و تنگستان را مسلح و همراه با آن ها به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان می پردازد.
مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» به نویسندگی محمدحسین رکن زاده آدمیت است که همایون شهنواز علاوه بر استفاده این منبع، از آثار پژوهشی و تاریخی دیگری برای نگارش فیلمنامه بهره مند شده بود. شرایطی که موجب شد این سریال ۲ بخش تاریخی دوره مبارزات احمد تنگستانی و مبارزه رییس علی دلواری را برای مخاطبان به تصویر بکشد. مسیری که به دلیل عدم استفاده از لهجه بومی برای گویش بازیگران و استفاده از دوبله در آن دوران موجب انتفاداتی هم شد اما یکی از منابعی است که توانست بخشی از یک دوره تاریخی ایران را به تصویر بکشد.
سریال «دلیران تنگستان» در چهارده قسمت طی ۲ سال ساخته شد و یک گروه ۵۰۰ نفری در بوشهر، تنگستان، اهرم، چغادک، تنگک، بندرسیراف، ده سولقان، شیراز و تهران پروژه را به سرانجام رساندند. پروژه ای که پخش آن در آن دوران به دلیل فقدان سیستم پخش رنگی به صورت سیاه و سفید پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
محمود جوهری در نقش رییس علی دلواری، شهروز رامتین در خالو حسین دشتی، غلامحسین لطفی در نقش حاج یوسف، کاوه مخبری در نقش احمد تنگستانی، علی اکبر مهدوی فر در نقش باقرخان، منوچهر فرید در نقش موقرالدوله، اسماعیل داورفر در نقش سید محمدرضا کازرونی، هادی اسلامی در نقش نمازگزار، حمید طاعتی در نقش سید مهدی بهبهانی، کامران نوزاد در نقش شیخ حسین خان، نعمت الله گرجی در نقش دریابیگی، محمد ابهری در نقش میرزاعلی کازرونی، منوچهر آذر در نقش واسموس، قاسم سیف در نقش بالیوز، منوچهر حامدی در نقش سلطان اخگر و حسین محجوب در نقش سید محمد دکتر هنرمندانی بودند که در این اثر به عنوان بازیگر حضور داشتند.
اما از ارایه اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای این اثر تاریخی که بگذریم، این موسیقی متن و تیتراژ سریال است که به دلیل حضور هنرمندان تمام عیاری چون احمد پژمان و علی رهبری به عنوان آهنگساز توانسته بر کیفیت موسیقایی اثر ارزش ۲ چندانی بخشیده و این موسیقی را تبدیل به خاطره ای ماندگار برای مخاطبانش کند. مسیری که به دلیل ساختار موسیقی تیتراژ چه به لحاظ بصری و چه موسیقایی اش می تواند به عنوان اثری پیشگام در حوزه موسیقی تیتراژها معرفی شود.
آن هنگام قبل از آغاز سریال و در تیتراژ که با ملودی ملهم از هم جواری سازهای جهانی و سازهای بومی ایران به ویژه منطقه جنوب تلفیق شده و به گوش شنیداری مخاطب می رسد، مجموعه تصاویری نیز در قالب انیمیشن به بیننده با مفهومی خاص ارایه می شود. نخل هایی که تبدیل به اسب سوارانی سلاح به دست می شوند و در قالب یک تایپوگرافی که در آن دوران خلاقیتی کم نظیر به حساب می آمد، سریال «دلیران تنگستان» به مخاطب معرفی میشود. تصاویری که با همراهی موسیقی حماسی طراحی شده توسط گروه آهنگسازی با نواهای محلی جنوب کشور به ویژه سنج و دمام توازن گوش نوازی را طراحی کردند که بی تردید در آن سال ها توانست به عنوان یکی از پیشگام ترین موسیقی تیتراژها معرفی شود.
حماسه حق پرست از فعالان موسیقی منطقه بوشهر چندی پیش درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: از آن تک یاختهای که در تیتراژ شروع میکند به رشد و تبدیل میشود به آن اسبسوار تنگستانی، شما ببینید آهنگساز به چه شکل از آن بوق ماندگار استفاده کرده و بعد چه استفاده به جایی در ارکستراسیون و سازبندی از سنج انجام می دهد. این یعنی استادانهترین وجه ممکن برای بهکارگیری بوق و سنج و تمپویی که رفته رفته دمام را زیاد و این روند هم همراه با شروع سریال انجام می شود. به هر صورت یک سری عوامل دست به دست هم دادند تا توانستند یک موسیقی ماندگار بسازند. کما اینکه آقای شهنواز در موسیقی «شاه خاموش» هم به همین استقلال موسیقایی میرسد. ضمن اینکه احمد پژمان و علی رهبری وقتی کنار هم قرار گرفتند توانستند این موسیقی را خلق کنند.
این پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی در یادداشت دیگری که به همین مناسبت در رسانه ها منتشر کرد، نوشته بود: «همه بوشهر و بی شک کشور حتی، سریال جاودانه «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز را همواره و همیشه به خاطر دارند و هر بار که مجدداً این سریال پخش می شود، علاقه مندی به روایتِ تاریخی و بازیِ بازیگران تو را به تماشا وامی کشاند. در این بین اما موسیقی تیتراژ حکایت خود را دارد! صدای آغازین؛ بوق! کشش و امتداد! صفیر مبارزه و استقامتِ این اقلیم و جغرافیا! درآمیختگی کوبش! شروع و اوج! تو گویی تپش مردمان این خطه جنوبی است تا نبض تند خود به رخ استعمار بریتانیا بکشاند! اما عوامل و عناصر موسیقاییِ احمد پژمان چنان نقش تاثیرگذار خود را در ساختار و شاکله یک مجموعه تلویزیونی ایفا نموده چه اگر موسیقی سریال شنیده شود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد «دلیران تنگستان» آورده که خود شاخصه یک اثر ماندگار هنری است که اندیشه و نگاه فنی به همراه خاطره سازی با گرایش مردم شناختی را درون خود جای داده است. شاهنامه خوانی و نوحه با صدای زنده یاد جهانبخش کردی زاده از دیگر موارد و انتخاب شایسته موسیقی سریال می باشد که با نگاه و روحیه جنوبی آهنگساز شاید البته بی ارتباط نباشد.»
هوشنگ جاوید از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران هم چندی پیش بود که در یکی از گفتوگوهای رسانه ای خود درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم «شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب میشناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟». گفت «فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیهکننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که میخواهیم یک چیزی مثل این سمفونیها باشد». واقعاً از بالا فشار بوده. گفت «ولی هرچه اینها را گوش کردم دیدم به درد نمیخورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد». تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع میشود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمیشد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایراندوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان میدهد. این سریال هر جا برود موسیقیاش تأثیرگذار است. چون میدانند مال همانجاست و هویت دارد.
احمد پژمان که به دلیل خلق بسیاری از آثار ماندگار و دارای کیفیت در حوزه های آهنگسازی و پژوهش همواره به عنوان یکی از مهم ترین و جریان ساز ترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران معرفی شده هم در یکی از معدود گفتوگوهایش بود که درباره ساختار موسیقایی آثارش توضیح داده بود: آهنگسازی که موسیقی میهن خود را نداند نمی تواند آهنگساز خوبی باشد و آهنگسازی عاریتی می شود که نظیرش در دنیا فراوان است و ارزشی هم ندارد. من همیشه به موسیقی ایرانی فکر می کنم، زیرا بنای موسیقی من ایرانی است؛ موتیف و بعضی تمها ایرانی است، ولی هارمونی من صددرصد صدای ایرانی نمی دهد؛ چون خود هارمونی اساسا یک مقوله غربی است و ارکستر هم طبعا صدای ایرانی ندارد؛ چراکه سازها ایرانی نیستند. اما همیشه کوشیدهام رنگ و حالت ایرانی را در آثار خود حفظ کنم و معتقدم آهنگسازان ما باید بیشتر به سنتهای موسیقی خودمان متکی باشند و نباید به دنبال موتیفهای غربی بروند.
وی درباره خلق موسیقی سریال «دلیران تنگستان» هم گفته بود: روی یک نوار سونی ۹۰ دقیقهای روزانه سنج و دمام گوش میکردم، از این طریق با آقای کردیزاده آشنا میشوم و حاصل این ارتباط میشود ضبط موسیقی سریال «دلیران تنگستان» که با همراهی عدهای از اهالی بوشهر در رادیو و تلویزیون شیراز انجام شده است.
به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» از جمله آثار موسیقایی است که توانسته بخشی از توانمندی های ۲ آهنگساز مطرح و جریان موسیقی کشورمان را به مخاطبان معرفی کند. مسیری که طی سال های اخیر اگرچه در حوزه کیفیت می تواند با دقت و تحلیل بیشتری مورد توجه قرار گیرد اما دربرگیرنده ابعاد مثبت و ارزشمندی است که توجه و عنایت بیشتر به بزرگان موسیقی این سرزمین را ۲ چندان می کند.
کد خبر 6088293 علیرضا سعیدی